جاده شمال

خاطرات شمال

زندگی‌نامه امیرحسین مومنی

(بیوگرافی) شادروان امیرحسین مؤمنی 10 مهر 1359 در قم متولد شد. وی پس از گذراندن دوران دبیرستان، با انجمن شعر قم و انجمن محیط آشنا شد و به سرودن شعر و نوحه برای اهل‌بیت (علیهم‌السلام) پرداخت. او در کنار شرکت در جلسات شعر، حضور مؤثری در هیآت و مراسم مذهبی داشت. نوحه‌ی معروف (تا مشکتو تو آب زدی) سروده‌ی اوست. مؤمنی سرانجام در 11 تیر 1390 گویا هنگام عمل جراحی در 31 سالگی درگذشت و به دیدار معبود شتافت و در صحن امامزاده علی بن جعفر (ع) در قم به خاک سپرده شد.
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:49 توسط میثم |

زندگی‌نامه بانو مریم سقلاطونی

(بیوگرافی) بانو مریم سقلاطونی در مرداد ماه 1354 در قم متولد شد. وی سرودن را از سال 1375 آغاز کرد. او دارای مدرک کارشناسی‌ ارشد زبان و ادبیات فارسی است. آثار :
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:49 توسط میثم |

زندگی‌نامه علیرضا کاشفی

(بیوگرافی) شادروان علیرضا کاشفی قمی ـ در سال 1284 شمسی دیده به جهان گشود والدش مرحوم آقا شیخ حسین علی جاسبی از معارف احرار و رجال بنام صدر مشروطیت به حساب می آمده و جد اعلای آن مرحوم ملا حسین کاشفی صاحب کتاب انوار سهیلی و تألیفات دیگر است... داد روند، کاشفی پس از طی تحصیلات ابتدایی در زمان مرجعیت عامه آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) مدتها در حوزه علمیه به فراگیری فنون عربی و ادبی پرداخته سپس ادامه تحصیلات را در مدرسه ثروت تهران گذرانیده و
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:49 توسط میثم |

زندگی‌نامه ابوالقاسم نوشاد

(بیوگرافی) آقای ابوالقاسم نوشاد در سال 1319 در قم متولد شد؛ وی از کودکی علاقه‌ی وافری به ادبیات داشته و از سال 1340 به سرودن شعر (کلاسیک و نو) اهتمام می‌ورزید اما پس از چندی از این امر خودداری کرده و به مطالعه‌ی آثار شعرای باستان و معاصر پرداخته تا سرانجام این جوان خوش ذوق با تشکیل محفل ادبی (خانه‌ی شعر) که به همت شادروان بهمن صیامی‌پور (لاله) در دبستان امیرکبیر قم برگزار می‌شد به اعضای این انجمن پیوسته و آثار جدیدی را از خود به وجود آورده است.
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:49 توسط میثم |

زندگی‌نامه حاج عباس طلاییان (طلا)

(بیوگرافی) شادروان عباس طلاییان ـ متخلص به (طلا) ـ فرزند احمد ـ متولد 1298 شمسی ـ شاعری بسیار توانا که اشعار آیینی بسیار ارزشمندی از ایشان به یادگار مانده است. وی در تاریخ 1361/3/13 به دیار باقی شتافت و پیکرش در باغ بهشت قم به خاک سپرده شد.
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:49 توسط میثم |

زندگی‌نامه میرزا علی اصغر زیبا

(بیوگرافی) شادروان میرزا علی اصغر زیبا از مرثیه سرایان با اخلاص اهل‌بیت "علیهم‌السلام" بوده که اغلب مداحان از سروده‌ای وی در مراسم عزاداری استفاده می‌کردند‌. علت ارادت مردم نسبت به آن مرحوم ذکر دم معروف است که در سال 1356 شمسی در روز عاشورا در حرم حضرت عبدالعظیم بداهتاً سروده شده؛ ذکر دمی که دل‌ها را سوزانید و اشک‌ها گرفت و قلب‌ها را به سوی سراینده‌ی آن کشانید. متأسفانه فقط بند اول نوحه‌ی آن مرحوم موجود است و از بقیه‌ی آن اطلاعی نیست‌.
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:49 توسط میثم |

زندگی‌نامه ناصر فیض

(بیوگرافی) آقای ناصر فیض در سال 1328 خورشیدی در شهر قم در خانواده روحانی به دنیا آمد و اصالتاً اهل روستای آلنی مشگین شهر است، پدر وی شیخ ابوالفضل فیض مشکینی (متوفی در 24 آبان ماه سال 1397) است، پدر ایشان پسر دایی آیت الله علی مشکینی رئیس پیشین مجلس خبرگان رهبری است. وی از دهه‌ی 60 هجری خورشیدی شعر گفتن را آغاز کرد و به سرعت مدارج ترقی را طی کرد. همچنین در اغلب شوراهای شعر و برخی جشنواره‌های ادبی به عنوان داور حضور داشته‌است.
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:49 توسط میثم |

زندگی‌نامه محمد نقیری (ناهض)

(بیوگرافی) آقای محمد نصیری فرزند ابراهیم متخلص به (ناهض) سال 1334 قمری در محله شادقلی خان قم به دنیا آمد پس از دوران صباوت بای امرار معاش به تهران رفت و در همین زمان بود که مبارزات سیاسی به نفع گسترده‌ای در مملکت جریان داشت نصیری در سلک یاوران مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی قرار گرفت و در راه مبارزه صدمات و لطمات زیادی را متحمل گردید تا آنکه آیت الله طالقانی و دیگر مبارزین دستگیر و زندانی و تبعید شدند نام برده پس از چندی به موطن اصلی خویش قم مراجعه نموده
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:49 توسط میثم |

+0.649

دلبرکم چیزی بگو ... به من که بی صدای تو، از شب شکست می‌خورم.
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:49 توسط میثم |

0.650

ساعت سه بعد از ظهر. دمای هوای احتمالا ۳۴ درجه. تابش نور مستقیم و شدید آفتاب‌. وانتی رو تصور کنید که پشتش، بار آهن داره. و دو مرد. یکی نشسته. و اون یکی؟! دراز کشیده روی آهن‌ها! با دستش چشم‌هاش رو پوشونده. و خوابیده. تو بدترین شرایط. چه‌قدر یک آدم می‌تونه خسته باشه که چنین خوابی رو تجربه کنه! من از پنجره ناظر این وضعیت بودم. و خراشی به خراش‌های قلبم اضافه شد. کنار تمامِ خراش‌های دیگه، که توی این دنیای بزرگ و خارج از محدوده‌ی امن خودم می‌بینم.
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:49 توسط میثم |

صفحه قبل 1 ... 7 8 9 10 11 12 13 14 صفحه بعد